کنگ بهشت گمشده

کنگ آن سرزمین بی همتا
مسکن عشق ومامن عرفا
ریشه درعمق جان من دارد
باهمه مهرهاولطف وصفا
روستای کنگ در 28 کیلومتری غرب مشهد و در 19 درجه و 36درجه عرض و 13درجه و 59 درجه طول جغرافیایی واقع شده است. کنگ در لغت دو معنادارد: پرنده‌ای قوی پنجه که در مناطق کوهستانی زندگی می‌کند و در دگر معنا از آن به عنوان دژی مستحکم تعبیر شده است. کنگ یکی از روستاهای زیبا و ییلاقی شهر شاندیز است که به شکل پلکانی در دامنه کوه بینالود با قدمتی مربوط به پیش از اسلام استقرار یافته است.|||||مکانی هست به استان خراسان کنارمرقدسلطان خوبان/شمال غرب آن شهر گران سنگ/زمشهد تابه اینجا هفت فرسنگ/به روی کوه بینالودسوار است/به پایش چشمه های خوشگواراست/هوای پاک در این سرزمین است/بهشت اینجاست گرچه درزمین است/مزارشیخ انصاری دراینجاست/کنارمرقدش نهری مصفاست/رباط شاه عباس پای کوه است/که جایی باصفاوباشکوه است/دراینجاقلعه ای نامش حصار است/گمانم قدمتش بیش از هزار است/نمای خانه هایش پلکانی/نموداری زعهد باستانی/محلی مردمان پاک ویک رنگ/سرای دودمان نیک فرهنگ/همه مهمان نوازونیک گفتار /هماره نیک پندار-نیک گفتار/زخوشنامی آن گرمی سرایم/شهیدانش گواه مدعایم/دیارم نام دارالمومنین است/به حومه کنگ ماازبهترین است/به هر کوهش هزاران رشته ریواس/درختانش سراسرپرزگیلاس/فراوان است دراینجاآلبالو/هلوآلوشلیل وزردآلو/پرازگردووبادام است وانگور/همه محصول اینجاهست مشهور/دراینجا<به>زشیرینی چو قنداست/دل مشکل پسندان راکمنداست/زگیلاسش مپرس چون دراحمر/به بازاروجهان باشدمصور/هلویش نرم وشیرین آبداراست/زلطف ورحمت پروردگاراست/هوایش دلپذیروبس فریباست/عزیزان کنگ مابسیارزیباست/منم اولاد این خاک گهربار/خداوندازآفاتش نگهدار.|||آدم ها عادت می کنند !
به هر چیزی !
حتی به خنجر هایی که از پشت می خورند !||در جهان مثل غریبانم نمیدانم چرا؟ روزو شب سر در گریبانم نمیدانم چرا؟ هرکه را جای محبت جان فدایش میکنم ، مثل عقرب میزند نیشم نمیدانم چرا؟|||